ماجرای فعالیتهای اخیر بهائیان در کتاب «نقد بهائیت متاخر»
تاریخ انتشار: ۲۱ اسفند ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۳۰۷۹۴۲
حجتالاسلام میناگر گفت: تنها فرقهای که الان به صورت جدی و رسمی در اسرائیل حمایت میشود و حمایت تام و کامل دارد، فرقه بهائیت است. آنها کسانی هستند که همسو و هم راستا با اسرائیل فعالیت میکنند از کمک اقتصادی اسرائیل بهره میبرند. - اخبار فرهنگی -
حجت الاسلام غلامرضا میناگر در گفتوگو با خبرنگار فرهنگی تسنیم، خبر از انتشار کتاب «نقد بهائیت متأخر» داد و گفت: این کتاب در ابتدا به منشأ شکلگیری بهائیت و انحرافهای به وجود آمده در این فرقه ضاله میپردازد که چطور این فرقه شکل گرفت و گسترده شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی با اشاره به نقش استعمار در شکلگیری بهائیت اظهار داشت: در زمانی که علی محمد باب درس طلبگی میخواند سفیر تامالاختیار شوروی لباس روحانی میپوشد و به داخل حوزههای علمیه کربلا میرود و علی محمد باب را صید میکند و در حقیقت او را بازی میدهد و به سمت استعمار میکشاند و با تعریف و تمجدید از او فرقه میسازند که در مخالفت با مذهب تشیع قد علم کند.
این نویسنده اظهار داشت: بعد از باب پسران او یعنی حسینعلی نوری و صبح ازل با هم بر سر جانشینی نزاع داشتند که امیرکبیر هر دو آنها را به کربلا تبعید میکند و این منازعات در کربلا هم ادامه داشت به نحوی که مردم آنجا و همسایههای آنها به امیرکبیر اعتراض میکنند که اینها چه کسانی هستند که به اینجا فرستادهای که در این حد کار ناشایست انجام میدهند.
میناگر گفت: بعد از این نزاعهای بی پایان، صبح ازل را به یکی از شهرهای ترکیه تبعید میکنند و حسینعلی نوری هم به عکا در فلسطین میرود که این فرد آنجا ادعای خدایی میکند. زمانی که او به فلسطین میرود ماجرای اشغال این سرزمین به وجود نیامده بود و پس از او قضایای فلسطین اشغالی و تشکیل رژیم اشغالگر قدس پیش میآید که اتفاقاً آنها بدون مشکل همچنان در آن منطقه میمانند و ارتباط خوبی هم با دولت اسرائیل دارند.
وی افزود: حسینعلی نوری وصیت میکند که قبرش قبله بهائیان شود و همه این افراد بعد از ادعای پیامبری ادعای خدایی میکردند. وقتی او فوت میکند و پسرش عباس افندی جانشینش میشود. او در این زمان حتی اعتقادات سنتی پدر را زیر پا میگذارد و و 180 درجه از سنت به مدرنتیه میچرخد و این به خاطر سفرهای مکررش به سراسر دنیا است و این فرد است که 12 مورد را به عنوان اصول دین خود مطرح میکند و اگر کسی مؤمن به این 12 اصل نباشد، از این فرقه خارج است.
حجت الاسلام میناگر اظهار داشت: پس از افندی چون فرزند ذکور نداشته، پسر خواهرش جانشینش میشود که مشکلات اخلاقی زیادی داشته و او هم تغییراتی در این فرقه ایجاد میکند. البته بعد از او هم باز دعوا بر سر جانشینی بالا میگیرد. این منازعه به جایی نمیرسد و هنوز هم عدهای معتقد به جانشینی خانم افندی هستند و عده دیگری معتقد به جانشینی خواهرزادهاش.
«نقد بهائیت متأخر» در آستانه انتشاراین نویسنده در پاسخ به این سؤال که حضور و فعالیتهای این فرقه در روزگار معاصر چقدر جدی است، اظهار داشت: اینها در ایران مثل منافقین عمل میکنند. امام خمینی بعد از انقلاب آنها را فرقه ضاله و فعالیتهایشان را غیر قانونی اعلام کرد. اما الان هم هنوز به صورت مخفیانه در شیراز و یزد و همدان و تهران فعالیتهای زیرزمینی دارند و با دلار و پول زیاد افراد را جذب میکنند و اگر کسی بخواهد از فرقهشان خارج شود با تهدیدهای زیاد و مشکلات فراوانی روبرو میشود.
وی افزود: تنها فرقهای که الان به صورت جدی و رسمی در اسرائیل حمایت میشود و حمایت تام و کامل دارد، فرقه بهاییت است. آنها کسانی هستند که همسو و هم راستا با اسرائیل فعالیت میکنند از کمک اقتصادی اسرائیل بهره میبرند و در ایران هم یکی از مهلکترین فرقهها هستند که همیشه در حوزههای سیاسی و اقتصادی و فرهنگی سعی در ضربه زدن به شیعیان و جمهوری اسلامی دارند.
نقشه شوم بهائیان برای بچه شیعهها
نویسنده کتاب «نقد بهائیت متأخر» درباره فعالیتهای جدید این فرقه در کشور گفت: در گزارشهای ساواک مستندات متعددی از فعالیتهای آنها وجود دارد اما در سالهای اخیر یکی از پررنگترین کارهایشان فعالیت در زمینه سند 2030 است که خیلی برای اجرایی شدنش فعالیت میکردند. یا در حوزه راهاندازی مهد کودکهای ضد دین فعالیتهای گستردهای داشتند و برای مدارس و جذب بچهها از طریق مدارس برنامههای زیادی در سر داشتند.
میناگر درباره مهمترین وجه تمایز کتاب «نقد بهائیت متأخر» با دیگر کتابهای نوشته شده در این باره اظهار داشت: من بیشتر بر گرایش و چرخش بهائیت به غرب و اختلافات جانشینهایشان تمرکز کردهام. ضمن اینکه نشان دادهام اینها همان شعارهای غربی میدهند؛ شعارهایی که به ظاهر خوب اما در اصل دچار فساد و تباهی هستند.
انتهای پیام/
منبع: تسنیم
کلیدواژه: رژیم صهیونیستی اسرائیل کتاب
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۳۰۷۹۴۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
«حشاشین» روایتگر حسن صباح تروریست یا کلیددار بهشت؟
قبل از اینکه بخواهد سروکله حسن صباح به روایت مصریهای سکولار در سریال «حشاشین» پیدا شود، تاریخ از امت و رحلت پیامبر شروع شده، از ابوبکر، عمر، عثمان و امام علی (ع) عبور کرده، تا به مکاتب فکری مختلف و فرقهها بخصوص فرقه اسماعیلیه در قرن ۱۱ میرسد.
بنا به ادعای سازندگان سریال، «خلافت عباسی بر نیمی از جهان حکومت میکرد. ولی در قرن یازدهم وضعیت خلافت عباسی در بغداد رو به وخامت بود و در بدترین شرایط خود قرار گرفت. گروهی از چوپانان ترک در سلسله سلجوقیان ظهور پیدا کردند و بزرگترین ارتش را روی زمین تشکیل دادند. آنها مشروعیت خود را با ادعای حمایت از خلیفه عباسی سنی به دست آوردند. آنها بر خلیفه نفوذ داشتند. همزمان خلافت شیعه فاطمی در مصر و مراکش در ضعیفترین حالت خود بود. فرقهها، عقاید و مکاتب افزایش یافت. در بین آنها فرقه باطنی توسط مردی به وجود آمد، که خطرناکترین و عجیبترین فرد بود. او «حسن بن الصباح» بود.
طبق نوشته حسن فضیلتخواه در کتاب «حسن صباح فرمانروای قلعه الموت»، سابقه پیدایش فرقه هفت امامی اسماعیلیه به قرون اولیه اسلام و زمان امام جعفر صادق (ع) امام ششم، شیعیان بر میگردد. امام صادق (ع) دارای چندین پسر بود. از میان پسران خود ابتدا اسماعیل را به جانشینی خود و به عنوان امام هفتم شیعیان انتخاب و به جامعه پیروان خود معرفی کرد. بعدها گویا به دو دلیل تاریخی از این تصمیم منصرف و اسماعیل را به امر الهی از مقام امامت خلع و عهد خود را از او برداشت.
در کتب تاریخی آمده است که امام ششم به دو دلیل اسماعیل را از امامت برکنار کرد. یکی اینکه او با گروههای افراطی و تندرو در ارتباط بود و امام احساس خطر کرد که مبادا بعد از او جامعه شیعیان به خطر بیفتد. دوم اینکه اسماعیل شراب مینوشید و یک چنین انسانی نمیتوانست صلاحیت امامت جامعه شیعیان را داشته باشد.
امام صادق (ع) برای بار دوم پسر چهارم خود موسی کاظم (ع) را به امامت برگزید و به شیعیان معرفی کرد. در آن میان، جمعی از شیعیان انتخاب اول امام را شرعی و متقن و صحیح دانسته و بر امامت اسماعیل پافشاری کردند. دو پسر دیگر امام یعنی عبدالله و محمد هم در مقام دفاع از حق امامت خویش برآمدند. پس هر یک جماعتی را جمع کرده و در مقابل اراده پدر مقاومت کردند.
در آن میان، پیروان اسماعیل از بقیه نیرومندتر و قویتر بودند. فرقه اسماعیلیه بعدها در بلاد اسلامی به طغیان و عصیان و اعتراض روی آورده و به برخی اقدامات افراط گرایانه دامن زدند. اسماعیل در زمان حیات پدرش از دنیا رفت. پس اسماعیلیان پسر او محمد را به عنوان امام و جانشین پدرش برگزیدند و او را امام مستور (پنهان) لقب دادند. بعدها حسن صباح خود را نائب امام مستور معرفی کرد.
شروع داستان از جنگ بین صلیبیان با فرقه اسماعیلیه میگذرد، تا اینکه اولین خون با دستور حسن صباح در تاریخ سریال «حشاشین» ریخته میشود. سریال روایت میکند: «حسن صباح قوی است، اگر موقعیتش با قلبش تضاد پیدا کند، قلبش را میکشد».
در انتهای سریال «حشاشین» یار باوفای حسن صباح میگوید: «مولای ما دیگر واسطه بین ما و اماممان نیست، او با امام یکی شده است و در مقابلش هزینههای زیادی پرداخت کرده. تو پسرت را کشتی، همسرت را، عزیزانت را، پسرت هادی روانه آسمان کردی. شما کاری کردید که هیچ مومن و نگهبانی حتی هیچ پیامبری تحمل انجام آن را نداشت».
امیدعلی مسعودی، مدیر گروه ارتباطات اجتماعی و عضو هیات علمی دانشگاه سوره با نقد محتوایی سریال «حشاشین» از این حیث که تاریخ اسلام را تحریف کرده است، گفت: سروکله حسن صباح از کجا پیدا شد؟ آیا او بیسواد بود؟ راهزن بود؟ یا ایشان دو همکلاسی با سواد داشت؟ آنها بر اساس عقایدشان که تغییر جامعه بود، از دست پادشاهان فرار کردند و به قلعه الموت پناه بردند. اما سریال «حشاشین» مبنای شکلگیری حرکات حسن صباح را ایران میداند. در حالی که آن زمان حکومتها ملوک الطوایفی بود. لازم بود این سریال بازبینی بشود و تحریفهای تاریخیاش توضیح داده شود.
مسعودی ادامه داد: سریال «حشاشین» القا میکند که فرقهای تحت رهبری صباح، ایرانی و تروریست بودند. در این سریال چهرهای از حسن صباح به تصویر کشیده شده، که گویا او ایرانی است و هر ایرانی تروریست است. در حالی که اسماعیلیه اعتقادات سفت و سختی داشتند. آنها آدمهای معتقدی بودند و اگر با کسی درگیر میشدند، بخاطر اعتقاداتشان بود. بنابراین، کلیت روایت سریال «حشاشین» روایت علمی نیست.
باشگاه خبرنگاران جوان فرهنگی هنری ساير حوزه ها